شنبه‌ای که با ژاکت شروع شد

اخبار

9 دقیقه زمان مطالعه

سلام دوستان؛ هفته گذشته دفتر همیار وردپرس میزبان هفته‌نامه شنبه بود. مصاحبه‌ کاملی در مورد نحوه عملکرد همیار وردپرس و ژاکت با علی حاجی‌محمدی انجام شد که بخش‌های مربوط به مصاحبه هفته نامه شنبه با ژاکت را برای شما در این پست انتخاب کردیم. شما را به خواندن آن دعوت می‌کنم.

مصاحبه هفته نامه شنبه با ژاکت

علی حاجی‌‌محمدی، بنیانگذار همیاروردپرس و ژاکت از رشد ۳ سال اخیر استارت‌آپ‌هایش و بازار پرمشتری آموزش راه‌اندازی وب‌سایت می‌گوید.

می‌خواهد تا ۵‌سال دیگر به سود یک میلیارد تومانی در روز برسد. بعد بازنشسته شود و به سبک زندگی شخصی‌اش برسد و از دور، دستی بر آتش کارخانه‌های استارت‌آپی‌اش داشته باشد. در شماره این هفته «شنبه» می‌خواهیم داستان کسب‌وکار علی حاجی‌‌محمدی، بنیانگذار همیاروردپرس و ژاکت را روایت کنیم. صبح زود دوشنبه نهم بهمن‌ماه ۱۳۹۶ که برف حسابی بر تهران باریده ‌و ۹۰درصد زندگی مردم را به خوابی عمیق کشانده بود، من، عکاس و بنیانگذار همیاروردپرس بیدار بودیم و البته راننده اسنپی که با ۵۰درصد افزایش کرایه، من را از ترس لیزخوردن اتومبیلش سر کوچه پیاده کرد. یکی از بوستان‌های منطقه پاسداران جایی است که اهالی همیار با داشتن دو دفتر ۲۰۰متری در آنجا ساکن شده‌اند. کسب‌وکاری که در زمینه آموزش صفر تا صد راه‌اندازی وب‌سایت و چگونگی کسب‌ درآمد از وب‌سایت‌‌ها کار می‌کند. علی حاجی‌محمدی به‌عنوان بنیانگذار ایناستارت‌آپ می‌گوید با صفر تومان سرمایه شخصی شروع کرده و اکنون که کسب‌وکارش گسترش هم یافته و تاکنون به ۱۷هزار نفر آموزش داده هم سرمایه‌ای جذب نکرده است. همیار را در حال حاضر کسب‌وکاری با ارزش بیش از ۲۰میلیارد تومان ارزیابی می‌کند و می‌گوید تا همین امروز حدود ۳ میلیارد تومان برایش هزینه کرده‌ و این هزینه را از درآمد خود همیار تامین کرده‌است؛ همیاری که در سال ۹۲، ماهی ۱۵ میلیون تومان فروش داشته الان حتی فروش روزانه تا ۳۰۰میلیون تومان را هم تجربه کرده و حاجی‌محمدی می‌گوید این آمار یعنی اینکه ما رشد ۱۰هزار درصدی داشتیم. در ادامه با خواندن گفت‌وگوی ما با این جوان ۲۵ ساله، از مسیری که برای موفقیت طی کرده و برنامه‌هایی که برای آینده‌اش دارد،

مصاحبه هفته نامه شنبه با ژاکت

آگاه می‌شوید.

  • ژاکت روی چه حوزه‌ای کار می‌کند؟

ژاکت در سه‌سال گذشته بخشی از همیاروردپرس بوده. وردپرس به این صورت است که هسته‌اش رایگان است و اگر کمی امکانات بگیرید، باید هزینه‌اش را بپردازید. ‌به‌شخصه بخشی از محصولات را به دلار می‌خریدم و ترجمه می‌کردم و به فروش می‌رساندم. بعد از مدتی این بخش را جدا کردم و وب‌سایت جداگانه‌ای با عنوان ژاکت راه‌اندازی کردم که هر کسی می‌تواند در آن محصولش را بفروشد. رشد خوبی هم داشته و سیکل درآمدی قابل توجهی هم دارد.

  • چه آینده‌ای را پیش روی این محصول‌تان می‌بینید؟

به نظر من در آینده، یک بازار بزرگ مجازی ایجاد می‌شود که حوزه‌های زیادی را شامل می‌شود و ژاکت در این حوزه رشد بزرگی را تجربه خواهد کرد. جالب است به شما بگویم که در ابتدای راه‌اندازی‌اش، وقتی ژاکت را در گوگل جست‌وجو می‌کردیم، فروشگاه پوشاک بامیلو و مدیسه و … بالا می‌آمدند و ژاکت پوشیدنی را نشان می‌داد، ولی الان اوضاع متفاوتی دارد و هویتش شناخته شده است.

  •  در مورد سازوکاری که دارد کمی صحبت کنید؟

کسب‌وکار ژاکت به این صورت است که برنامه‌نویس‌ها و طراحان سایت محصولات‌شان را در آن عرضه می‌کنند و ۸۰درصد درآمد هم برای‌ خودشان است و ۲۰درصد به ژاکت می‌رسد.

  • به لحاظ درآمدی و رشد تاکنون چه وضعیتی داشته است؟

ژاکت دو سال پیش بین ۵میلیون تا ۱۰ میلیون تومان فروش داشت که ۲ میلیون برای ما سود داشت و این مقدار هم برای سرور و مدیریت ژاکت هزینه می‌شد. اما درآمدش از ۱۰ میلیون تومان ۲ سال پیش به ۱۲۰میلیون تومان ماهانه در حال حاضر رسیده که رشد هزار درصدی را نشان می‌دهد. الان فروش کلی‌اش از یک و نیم میلیارد تومان عبور کرده است.

  • الان از ژاکت چه می‌توان خرید؟

الان تنها قالب و افزونه اما در آینده عکس، موزیک و فیلم و … را افراد می‌توانند به اشتراک بگذارند و دیگران خریداری کنند. به نظر من این نوعی کارآفرینی بااصالت است و افراد زیادی از این طریق می‌توانند صاحب شغل و درآمد شوند. همانطور که الان از بیش از ۱۰۰میلیون درآمد ماهانه، ۸۰میلیون تومان به افراد صاحب محصول برمی‌گرداند و چرخه کارآفرینی بزرگی ایجاد می‌کند.

شنبه‌ای که با ژاکت شروع شد

یک شروع خوب از استارت‌آپ ویکند

سوز سرمای قابل‌پیش‌بینی اما غیرقابل مدیریتی که بر تهران می‌وزید، یک طرف و در طرف دیگر چند دقیقه زودرسیدن بود که حسابی به سمت حیات قندیلی پیش می‌بردمان. چون قبل از همه اهالی این کسب‌وکار رسیده بودم و تا بنیانگذار کلید به دست از راه برسد، چند‌دقیقه‌ای منتظر ماندم. جوانی با رگه‌هایی از لهجه اصفهانی از راه رسید و شدیم مهمان دفتر کارش که از هر طرف به نور خورشید و دارودرخت پیوند خورده بود و خودش هم از این امر خوشحال. دفتر کارش نشانه‌هایی از روحیه لطیفش داشت. درختچه انجیری در گلدان و اثری میناکاری بر دیوار. لوح‌های تقدیر زیادی هم دارد که چهره جوانش بر آنها خودنمایی می‌کند. از جوانان فعال و یادداشت‌نویس هم است و چند یادداشت از او در روزنامه‌ای دیده بودم. علی حاجی‌محمدی، بنیانگذار همیاروردپرس و ژاکت، روایت جذابی دارد از کوچ‌کردنش از اصفهان به تهران و ادامه‌دادن به کسب‌وکارش.

 به امید بیل گیتس‌شدن

متولد سال ۱۳۷۱ در خانواده‌ای فرهنگی و از اهالی دیار نصف جهان است؛ یعنی ۲۵ سال‌ دارد، اما کسب‌وکاری با ارزش چندین میلیاردی را بنیانگذاری کرده و با سرمایه شخصی هدایتش می‌کند. داستان علیِ همیاروردپرس از رویداد استارت‌آپ‌ویکند در اصفهان آغاز می‌شود و به خانه مادربزرگش در تهران می‌رسد؛ جایی که به امید بیل‌گیتس‌شدن انتخابش می‌کند. سال ۹۱ به تهران آمده به این دلیل که بتواند همیاروردپرس را قوی‌تر بکند. یک سال از بنیانگذاری همیار گذشته بوده که به تهران می‌آید و می‌شود مهمان خانه مادربزرگی که تنها زندگی می‌کرده؛ مادربزرگی که خیلی زودتر از آنچه علی فکرش را می‌کرده، از دنیا می‌رود و علی می‌ماند و تنهایی و  هزینه‌های زندگی که افزایش می‌یابد. حالا دیگر روی سخت زندگی استارت‌آپی خودش را نشان می‌دهد.

 متالورژی را رها کردم

علی از دانشگاه صنعتی مالک اشتر و از رشته متالورژی انصراف داده ‌و به تهران آمده بود و دیگر نمی‌توانست برگردد. هزینه‌های زندگی آغاز می‌شود و مشکلات قانونی در مورد دامین همیاروردپرس هم پیش می‌آید و دامنه را از او می‌گیرند و هزینه‌هایی متوجه‌اش می‌شود. از یک دفتر ۱۰۰متری شروع کرده و الان دو دفتر ۲۰۰ متری در حوالی پاسداران تهران دارد. البته باز به دانشگاه برگشته و الان در حوزه تجارت الکترونیک، رشته آی‌تی می‌خواند. از دوره راهنمایی به وبلاگ ساختن می‌پردازد و علاقه‌مند می‌شود و تا ۱۹سالگی درآمد اندکی از طراحی سایت هم نصیبش می‌شود. می‌گوید از اینکه ذره‌ای درآمد از این راه داشته خوشحال بوده و به نوعی هدفش همین درآمد اندک بود.

بهترین اتفاق زندگی‌ام

خانواده‌اش به سمت صنعت هدایتش می‌کنند و اصولا اعتقادی به طراحی سایت و درآمدزایی از این راه نداشته‌اند. علی هم با خودش فکر می‌کرده که از رشته متالورژی به عسلویه و گرفتن پروژه‌های بزرگ می‌رسد. اما دانشگاه آن چیزی که می‌خواسته نبوده و دوباره کار طراحی سایت را شروع می‌کند. می‌گوید با اصطلاحاتی مانند خودساخته‌بودن، موفق‌بودن و… آشنا نبوده. اما رویدادی موجب تغییر در زندگی‌اش می‌شود؛ رویدادی به نام استارت‌آپ ویکند در اصفهان. در نتیجه با فرایند کسب‌وکارهای آنلاین آشنا می‌شود. با اینکه سال ۹۰ همیاروردپرس را راه‌اندازی کرده بود اما هدفش این بوده که از کنار این سایت خودش را بشناسند و سفارش پروژه بگیرد. اما هدفی برای اینکه خود همیار، کسب‌وکاری باشد، نداشته است. آن زمان برای هر پروژه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان ‌دریافت می‌کرده. می‌گوید آن زمان هزینه حضور در یک استارت‌آپ ویکند تا ۲۵۰هزار تومان بود و وقتی من این هزینه را پرداختم، نزدیکانم خرده می‌گرفتند که پول یک پروژه را برای استارت‌آپ‌ویکند هزینه‌ کردی؟! اما این اتفاق بهترین اتفاق زندگی‌ام بود. با یک نفر از افرادی که در همان رویداد با او آشنا شدم، کارمان را شروع کردیم و الان طبقه بالای همین دفتر حضور دارد و استارت‌آپش در حوزه بورس و سرمایه‌گذاری است. از سال۹۲ همیاروردپرس جدی می‌شود. یکی دو نفر هم به کمکش می‌آیند و کار جدی‌تر می‌شود.

باید سخت و هوشمندانه کار کنیم

دوره راهنمایی مانند هر نوجوان دیگری می‌خواسته دکتر یا مهندس شود. می‌گوید تصویری از یک کارآفرین در ذهن نداشته و نمی‌دانسته شغلی به‌جز شغل پدر خودش یا پدران دوستانش هم وجود دارد. نهایت آرزویش این بوده که مانند پدر دوستش شهردار شود. خانواده‌اش کاملا مخالف انصراف از تحصیل بوده‌اند ولی الان به او افتخار می‌کنند. علی می‌گوید از اینکه زیاد کار کند و انرژی زیادی بابت کسب‌وکارش صرف کند، اذیت نمی‌شود و هر روز حداقل ۱۲ ساعت کار می‌کند. می‌گوید مخالف این جمله است که می‌گوید سخت کار نکنید اما هوشمندانه کار کنید. «به نظر من باید سخت و هوشمندانه کار کرد.»

نیروی خوب یعنی همه‌چیز!

رشد‌کردن و موجب رشد دیگران شدن، از مهم‌ترین دغدغه‌هایی است که بنیانگذار همیاروردپرس در مجموعه‌اش دنبال می‌کند. جلسات همخوان را با همین اعتقاد آغاز کرده و می‌گوید تاثیرات ملموس بسیاری در این زمینه دیده است. حالا تیم همیار، کتاب می‌خواند و با دیگران به اشتراک می‌گذارد. حاجی‌محمدی می‌گوید: «‌از زمانی که جلسات همخوان را آغاز کرده‌ایم، وفاداری کارمندان افزایش یافته و همگی خواهان رشد بیشتر و کسب درآمد بیشتر از طریق توسعه دانش فنی و شخصیتی هستند.»

چرا آموزش همه نیروهای انسانی فعال در یک کسب‌وکار مهم است؟

قبل از اینکه اکوسیستم استارت‌آپی ایران قوی شود، در کمپانی‌ها به این صورت بود که همیشه مدیران قوی و سرشناسی داشتند؛ یعنی به جای اینکه فشار رشد یک کسب‌وکار روی چندین نفر باشد، روی یک نفر بود و آنها می‌درخشیدند و پیش می‌رفتند. تا اینکه اقداماتی مانند آنچه در رهنما و بامیلو اتفاق افتاده، انجام شد تا کارمندان بخش‌های مختلف یک کسب‌وکار هم از حالت معمولی به سطح پیشرفته‌ای برسند. البته بعضا در مدیران کسب‌وکارها این ترس هم وجود دارد که مبادا کارمند اینقدر رشد کند که شناخته‌شده شود و مشتریان زیادی داشته باشد و بعد از مدتی کسب‌وکار را رها کند و برود. اما به‌طور کلی هر شرکتی اگر می‌خواهد رشد کند و از حالت خوب به عالی برود، باید زمینه‌های رشد همه اعضای تیم را فراهم کند و این رشد تنها نباید منحصر به بنیانگذار یا مدیر اجرا و سایر مدیران شرکت باشد. اگر استارت‌آپ‌های موجود، برنامه‌‌ای برای رشد کارمندان‌ کل اکوسیستم داشته باشند، این کار در زمره مسئولیت اجتماعی تعریف می‌شود. اما وقتی یک شرکت منابع انسانی خود را رشد می‌دهد، نوعی سرمایه‌گذاری است و نوعی استراتژی برای شرکت است که به جای اینکه دائما افراد مختلفی را استخدام کند، نیروهای فعلی‌اش را به افراد توانمندی تبدیل کند.

از جلسات کتابخوانی همیار وردپرس بیشتر بگویید.

ما در حال حاضر دو ساعت و نیم در هفته، جلساتی به نام همخوان در همیاروردپرس داریم. طی این طرح بچه‌ها باید کتاب‌هایی را بخوانند و از نظر فردی یا موفقیت و تفکر بهبود پیدا کنند. انتخاب کتاب هم با خود بچه‌هاست. کتاب‌ها از طریق همیاروردپرس تهیه می‌شود؛ کتاب‌هایی که مشهور هستند و مثلا در آمازون هم فروش بالایی داشته‌اند و در ایران هم اغلب ترجمه شده‌اند. بچه‌ها این کتاب‌ها را می‌خوانند. روزهای یکشنبه هم بین ساعت 8.30 تا ۹ صبح زمانی را به مطالعه اختصاص داده‌ایم، بدون موبایل و بدون هر چیزی که حواس‌شان را پرت کند. در این زمان کار هم نمی‌کنند و تنها کتاب می‌خوانند. البته دستمزد همین ساعت کتابخوانی هم به آنها پرداخت می‌شود.  روزهای دوشنبه هم از ساعت ۸ تا 9.30 صبح، زمان همخوان ماست که بچه‌ها کتاب‌هایی را که خوانده‌اند، ارائه می‌کنند. زمان دیگری را هم روز بعدش اختصاص داده‌‌ایم که باز ارائه‌هایی داشته باشیم چون تعداد بچه‌ها زیاد است. خلاصه آنچه می‌خوانند، یادداشت می‌شود و در گروه تلگرامی منتشر می‌شود تا بقیه بچه‌ها هم از این خلاصه‌ها استفاده کنند. در واقع سه روز در هفته طی زمان‌های متنوع بچه‌های همیاروردپرس روی رشد شخصی‌شان کار می‌کنند.

چه تاثیرات ملموسی طی مدتی که از برگزاری این جلسات می‌گذرد، دیده‌اید؟

اگر بخواهم به تاثیر ملموس این اقدامات اشاره کنم، باید بگویم که همیشه دغدغه من رشدکردن و افزایش کیفیت فردی‌ام بوده است. این دغدغه را با بچه‌ها هم که مطرح کردم و متوجه شدم که آنها هم چنین دغدغه‌هایی دارند و می‌خواهند مسئولیت بیشتری بر عهده بگیرند و درآمد بیشتری داشته باشند. طی مدت برگزاری دوره‌های کتابخوانی، وفاداری بچه‌ها بسیار بیشتر شده و دید بازتری نسبت به کار دارند. مهم‌تر اینکه متوجه شده‌اند که دغدغه من برای موفقیت شرکت به نوعی مربوط به آنها و برای موفقیت آنهاست. الان هر شرکتی که به آنها پیشنهاد بدهد، همیار را رها نمی‌کنند، چون می‌دانند که به بخشی از هویت کسب‌وکار تبدیل شده‌اند. این حس بسیار خوبی برای‌شان ایجاد می‌کند.

طی این مدت، کسی هم از همیار جدا شده است؟

در همیار با جلسات همخوان حس یادگیری و رشد را برای افراد فراهم کرده‌ایم و در پایان هر دوره هم جشن می‌گیریم و همین امر موجب شده تا بچه‌ها انگیزه بیشتری برای خواندن کتاب‌ها به دست آورده‌اند. حدود یک سال است که این دوره‌ها را برگزار می‌کنیم و تاثیرش بسیار بوده است. طی این مدت از مجموعه همیار یک نفر جدا شده که حسابدار پاره‌وقت ما بود و البته در جلسات همخوان هم شرکت نمی‌کرد.

پیشنهاد شما به سایر فعالان اکوسیستم برای حرکت در چنین جهتی چیست؟

شرکت‌های بزرگ و کوچک اکوسیستم می‌توانند در این زمینه تاثیرگذار باشند و هر شرکتی در هر جایگاهی که قرار دارد، می‌تواند موثر واقع شود. به نظر من همه مجموعه‌ها می‌توانند چنین دوره‌هایی را ابتدا در سازمان خود برگزار کنند و بعد سایر فعالان اکوسیستم را هم به چالش کتاب‌خواندن دعوت کنند.

از علاقه‌مندان دعوت” می‌کنم “برای مشاهده متن کامل این مصاحبه، فایل پی‌دی‌اف مجله را دانلود کرده و به صفحات ۶ و ۷ مراجعه “کنند”.

لینک مطالعه در سایت شنبه 


نویسنده ژاکت

سایر مقالات نویسنده

0

دیدگاه ها

ارسال دیدگاه

ارسال دیدگاه