5 تا از بهترین مثال های گیمیفیکیشن در کسب و کار

گیمیفیکیشن و اصولاً اِلِمان های دنیای گیم، همیشه طرفداران پر و پا قرص خود را دارند. خوشبختانه امروزه عادی سازی بازی ها در سیستم عامل های گوناگون با سرعت زیادی در حالت پیشرفت است. البته شاید گاهی جایگاه گیمیفیکیشن در کسب و کار چندان جدی گرفته نشود. اما گیمیفیکیشن را می توان به عنوان یکی از تأثیرگذارترین اقدامات در در فرآیند دیجیتال مارکتینگ دانست. اگر مایلید که درباره گیمیفیکیشن در کسب و کار بیشتر بدانید و مثال هایی از آن را مشاهده نمایید، در این مطلب از ژاکت همراه ما باشید. ابتدا بیایید ببینیم گیمیفیکیشن چیست.

گیمیفیکیشن چیست؟

گیمیفیکیشن فرآیند تلفیق طراحی و مکانیک بازی ها در تجربه کاربری و سیستم عامل ها است. هدف اصلی از به کارگیری گیمیفیکیشن در کسب و کار، بالا بردن مشارکت و تعامل کاربر و هیمنطور افزایش بهره وری کاربران است. از گیمیفیکیشن می توان در وب سایت ها، اپلیکیشن ها، تبلیغات و … استفاده کرد.

در گیمیفیکیشن از یک سری تکنیک ها و عناصر مشخص استفاده می شود؛ مثل رقابت، اکشن، پاداش (جایزه)، امتیاز، امکانات شخصی سازی و … . در واقع ترکیبی از این عناصر در کنار هم قرار می گیرند تا نهایتاً هم کاربر را تشویق به تعامل کنند و هم تجربه کاربری بهتری را برای او رقم بزنند.

مثال هایی از گیمیفیکشن در کسب و کار

شاید بهترین راه برای این که با نحوه استفاده از گیمیفیکشن در بازاریابی آشنا شویم، بررسی مثال های موفق در این حوزه باشد. در همین راستا در ادامه به چند مثال فوق العاده در گیمیفیکیشن اشاره می کنیم. این مثال های بازی سازی همگی از طرف برندهای بزرگ طراحی شده و به انجام رسیده اند و نتیجه بسیار خوبی هم با خود به همراه داشته اند. در هر یک ازاین  مثال ها سعی می کنیم به ویژگی های برتر آنها که باعث موفقیت آن کسب و کار شده، اشاره کنیم. شما نیز می توانید از این فاکتورهای امتحان شده، ایده بگیرید تا درصد موفقیتتان در استفاده از گیمیفیکشن در کسب و کار و بازاریابی را افزایش دهید.

1/ Run Club در برند Nike

در مورد برند ورزشی Nike می توان به یک نکته جالب اشاره کرد و آن تمرکز ویژه این برند بر ارتقای تجربه کاربری مخاطبان است. در واقع این برند یک اکوسیستم فوق العاده را راه اندازی کرده است که شامل محصول، مشتری و لایف استایل است. در همین جهت اپلیکیشن Nike Run Club نمونه کاملی از نحوه استفاده از گیمیفیکیشن در کسب و کار برای افزایش تعامل با مخاطبان و حک شدن برند در ذهن کاربران است.

در این اپلیکیشن کاربر می تواند اهداف ورزشی را برای خود تعیین کند و با جامعه ای از افراد همفکر خود در ارتباط باشد. علاوه بر این کاربر می تواند اعداد و ارقام آماری که در نهایت از اقدامات خود به دست می آورد (مثل زمان اجرا و مسافت طی شده) را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارد. یکی از جالب ترین نشانه های گیمیفیکیشن در این برنامه، زمانی است که کاربر می تواند با شرکت در چالش ها، جایزه و نشان دریافت کند. همانطور که گفتیم، شرکت در یک چالش (که یک اکشن از طرف کاربر محسوب می شود) و در مقابل اهدای جایزه، از فاکتورهای اصلی گیمیفیکیشن در کسب و کار هستند.

نکته: از ویژگی های برجسته این بازی، امکان مسابقه دادن در فضایی رقابتی و همینطور امکان دریافت اعداد و ارقام و به اشتراک گذاری آنهاست که فضای رقابتی را پر رنگ تر می کند.

2/ کارل لاگرفلد؛ از برترین مثال های گیمیفیکیشن در کسب و کار

کارل لاگرفلد برندی محبوب و قدرتمند در دنیای مد و فشن است. نکته قابل توجه درباره این برند، استراتژی های هوشمندانه در مراحل گوناگون بازاریابی آن است. استفاده از گیمیفیکیشن را نیز می توان یکی از نشانه های استراتژی های فوفق العاده این برند دانست.

داستان از این قرار بود که وقتی لاگرفلد می خواست مجموعه جدید خود را با عنوان تجاری کپسول SS20 SS20 Pixel روانه بازار کند، به منظور این که بتواند نظر و توجه مخاطبان را به این کالکشن جدید جذب کند، به سراغ راه حل های گیمیفیکیشن رفت.

لاگرفلد آژانس تبلیغاتی SMACK را موظف کرد که یک بازی را به عنوان یک کمپین دیجیتالی و فروشگاهی در وب سایت مجموعه راه اندازی کند. این بازی از فضایی شبیه به دوره های 80 و 90 برخوردار است. در واقع اِلِمان های مثل پیکسل ( که در نام این کالکشن نیز دیده می شود)، وجود گربه ای به نام Choupette (که نام حیوان خانگی لاگرفلد بود) و فضایی شبیه به بازی نوستالژی Pac Man، همگی باعث ایجاد فضایی نوستالژی و جذاب برای این بازی شده اند.

در این بازی کاربر باید با دشمنان گربه مبارزه کرده و امتیاز جمع کند. بازی زمانی تمام می شود که یا تمام امتیازات توسط کاربر کسب شود و یا دشمنان پیروز شوند. سپس کاربران برنده، واجد شرایط قرعه کشی برای دریافت جایزه های بزرگ می شدند.

نکته: از ویژگی های برتر این بازی که می تواند برای هر کسب و کاری مؤثر باشد، استفاده از اِلِمان های محبوب (در اینجا Pac Man) و همینطور قرار دادن این بازی در مهم ترین نقطه تماس (یعنی وب سایت) اشاره کرد.

3/ eBay از بهترین مثال های گیمیفیکیشن در کسب و کار

به طور کلی وقتی در هر کسب و کاری از کاربر یا مشتری می خواهید که برای مثال به محصول خریداری شده امتیاز دهند، روی لینکی که مربوط به معرفی یک محصول جدید است کلیک کنند و … همگی این موارد تشویق مخاطب به شرکت در یک اقدام مکانیکی بازی مانند است. برند شناخته شده eBay نیز، با استفاده از همین اقدامات، گیمیفیکشن را وارد استراتژی بازاریابی خود کرد.

دو فاکتور اصلی گیمیفیکیشن در کسب و کار eBay، مزایده و وضعیت است. در این سیستم، فروشنده و خریدار با هم تعامل دارند و کاربران می توانند پیشنهادات رقابتی خود را در قالب یک مزایده ثبت کنند. از طرفی همه فروشندگان و خریداران رتبه بندی می شوند. با کسب هر 10 امتیاز، یک ستاره زرد به کاربران اهدا می شود. این امتیازات برای فروشندگان، نشان میزان اعتبار آنهاست که می تواند به مشتری برای انتخاب بهترین فروشنده کمک کند.

درواقع همین عناصرگیمیفیکیشن جذاب و کوچک در کسب و کار است که کاربران را تشویق می کند که با وجود این که می توانند همان کالا را از “آمازون” خریداری کنند، eBay را انتخاب کنند.

نکته: برند eBay را می توان جزو اولین کسب و کارهایی دانست که با آغوش باز از گیمیفیکشن در کسب و کار استقبال کرد. این برند سعی کرد از این فرصت طلایی استفاده کند تا از راهی به جز هسته اصلی کار و خود محصولات، تجربه کاربری را ارتقا دهد. در واقع هر کسب وکاری می تواند علاوه بر تمرکز بر بخش اصلی کسب و کار، از گیمیفیکشن نیز به عنوان راهی کمکی برای رونق دادن به کسب و کار خود استفاده کند.

4/ نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا

با توجه به این که بازی های ارتشی محور مانند Call of Duty و Medal of Honour جزو محبوب ترین بازی رایانه ای در سبک RPG (سبک نقش آفرینی) هستند، منطقی است که خود نیروهای مسلح نیز از گیمیفیکیشن برای افزایش تعداد مخاطبان خود و همینطور ارتقای تعامل با آنها استفاده کنند.

وقتی وارد وب سایت ارتش ایالات متحده آمریکا می شوید، با یک ویدیوی کوتاه که شبیه به قسمتی از یک بازی ویدئویی است مواجه می شوید. با این حال بازی اصلی در وب سایت دیگر ارتش US در اختیار کاربران قرار دارد. این بازی که “Proving Grounds” نام دارد، به عنوان بازی رسمی ارتش ایالات متحده شناخته می شود.

این بازی در سبک RPG و اول شخص است که کاربر را در جایگاه نیروهای ارتش آمریکا قرار دهد. در این بازی کاربر باید به دشمنان شلیک کند، نارنجک پرتاب کند، در زمان صرفه جویی کند و … . علاوه بر این، این بازی شامل مواردی از این قبیل نیز می شود: شخصی سازی بعضی مأوریت ها توسط کاربر، آنالیز میزان قدرت سلاح های استفاده شده، پیوستن به انجمن ها، دسترسی به کتاب مصور ارتش ایالات متحده، پیمایش در مسیرهای شغلی احتمالی ارتش و … . در واقع این مثال نشان دهنده پتانسیل عظیم و گسترده ای است که در گیمیفیکیشن وجود دارد.

نکته: همانطور که در این مثال گیمیفیکیشن مشاهده می کنید، حتی حوزه ای کاملاً جدی مثل نیروهای مسلح نیز می توانند گیمیفیکشن را به عنوان یکی از پایه های بازاریابی خود انتخاب کنند. بنابراین هر کسب و کاری، فارغ از حوزه فعالیت خود، می تواند از این فرصت ویژه بهره ببرد.

5/ مولتون براون

مولتون براون یک برند لوکس در حوزه محصولات مراقبت های شخصی است  که با آژانش تبلیغاتی SMACK کار می کند. وقتی صحبت از مرور بهترین مثال های گیمیفیکیشن در کسب و کار است، SMACK حداقل دارای دو مورد بسیار عالی در این زمینه است. این آژانس علاوه بر کارل لاگرفلد، برای برند مولتون براون هم این ایده را به کار گرفته است.

SMACK قبلاً فیلم کریسمسی Finding Poppy را با موفقیت دیجیتالی وتبدیل به بازی کرده بود. کاری که SMACK انجام داد، گسترش داستان یکی از این فیلم ها توسط تبدیل محتوای آن به گیم در یک بستر آنلاین بود. در این بازی کاربر باید به Poppy یک سگ است کمک می کرد تا قبل از کریسمس صاحب خود را پیدا کند.

در مورد برند مولتن براون نیز SMACK یک بازی با عنوان ” Albin’s Adventure” طراحی کرد. این بازی، یک بازی ساده و در عین حال اعتیاد آور است که شامل پرتاب گلوله های برفی به سمت هدایای آویزان از درختان کریسمس است که شخصیت اصلی یعنی آلبین باید با سورتمه خود آنها را بگیرد. ضمناً در این بازی کاربر باید ایمیل خود را وارد کند و ممکن است برنده جایزه های واقعی نیز باشد.

نکته: بازی سازی برای این برند، منجر به دریافت 134000 بازدید از سایت و 75500 بازیکن شد. بنابراین این مثال را می توان یکی از بهترین نمونه های گیمیفیکشن در بازاریابی فصلی و مناسبتی، بازاریابی چند رسانه ای، ایجاد لیست ایمیل کاربران، ارتقای تعامل کاربر و … دانست.

سخن پایانی

گیمیفیکشن در کسب و کار می تواند فرآیند یادگیری را سرگرم کننده کند، میزان تعامل را افزایش دهد و امکان دریافت بازخورد فوری و مستقیم کاربران را فراهم کند. به علاوه لازم است اشاره کنیم که خود کسب و کار نیز معمولاً در طراحی و ساخت این بازی ها، به اندازه مشتریان لذت می برند!

با بررسی مثال های گیمیفیکیشن و مرور استراتژی برندهای بالا، می بینید که گیمیفیکشن می تواند به راحتی به یک کسب و کار را رونق دهد. بنابراین اگر این برندها توانسته اند که از این فرصت استفاده کرده و رضایت کاربران را جلب کنند، قطعاً سایر کسب و کارها نیز می توانند!